خدای من ....

خدای من؛

مردم همه شکر نعمت های تو را می کنند؛

اما من، شکر بودنت؛

تو نعمت منی .......

صدای بچه مادر را از کما بیرون آورد

    
مادری كه به علت مسمومیت غذایی به كما رفته بود با شنیدن صدای پسرش بیدار شد.
«كارن مورسیرو كلاتن» 32 ساله بر اثر خوردن یك ساندویچ همبرگر گیاهی مبتلا به نوعی مسمومیت ناشی از ورود باكتری «ای كولی» به بدن خود شد. او كه در خطر مرگ حتمی قرار گرفته بود، توسط پزشكان به كما رفت تا بدین طریق بدنش بهتر به درمان دارویی واكنش نشان داده و با باكتری بجنگد ولی پنج هفته در كما ماند و تنها پس از شنیدن صدای ضبط شده پسر كوچكش، هوشیار شد و به زندگی برگشت.
خانم مورسیرو كلاتن اهل شمال ویلز می‌گوید: «در شرایط بدی بودم و دلم می‌خواست بمیرم ولی صدای پسرم باعث شد بفهمم باید بیدار شوم. شوهرم نوار صدای ضبط شده اولیور 10 ماهه‌ام را به بخش مراقبت‌های ویژه آورد و برایم پخش كرد. من به خاطر دارم كه صدای آواهای بی‌معنی بچه‌ام را شنیدم و با خود فكر كردم، باید زنده بمانم.» خانم مورسیرو هشت هفته بچه‌اش را ندید ولی در طول این مدت، همسرش تمام پیشرفت‌ها و حركات تازه اولیور كوچولو را ضبط می‌كرد و برای او پخش می‌كرد. خانم مورسیرو می‌گوید: «وقتی وارد بخش شدم تنها نگرانی‌ام آن بود كه پسرم مرا نشناسد ولی او كه حالا خیلی بزرگ شده بود به محض دیدن من لبخند آشنایی زد و خیال مرا راحت كرد. من مطمئن هستم كه این حس مادری بود كه مرا زنده نگه داشت و از عالم كما بیرون آورد. آورد.»


خلاقیت در نحوه نگرش انسان

پادشاهی بود که فقط یک چشم و یک پا داشت.
پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود دستور داد تا یک پرتره زیبا از او نقاشی کنند. اما هیچکدام نتوانستند؛ آنان چگونه می‌توانستند با وجود نقص در یک چشم و یک پای پادشاه، نقاشی زیبایی از او بکشند؟
سرانجام یکی از نقاشان گفت که می‌تواند این کار را انجام دهد و یک تصویر کلاسیک از پادشاه نقاشی کرد.
نقاشی او فوق‌العاده بود و همه را غافلگیر کرد.او شاه را در حالتی نقاشی کرد که یک شکار را مورد هدف قرار داده بود؛ نشانه‌گیری با یک چشم بسته و یک پای خم شده.

چرا ما نتوانیم از دیگران چنین تصاویری نقاشی کنیم؛ پنهان کردن نقاط ضعف و برجسته ساختن نقاط قوت آنان. شما کارمندان خود را چگونه نقاشی می‌کنید؟

ابتکار معلم

روزی معلمی از دانش آموزانش خواست که اسامی همکلاسی هایشان را بر روی دو ورق  کاغذ بنویسند و پس از نوشتن هر اسم یک خط فاصله قرار دهند .

سپس از آنها خواست که درباره قشنگترین چیزی که میتوانند در مورد هرکدام از همکلاسی هایشان بگویند ، فکر کنند و در آن خط های خالی بنویسند .

بقیه وقت کلاس با انجام این تکلیف درسی گذشت و هرکدام از دانش آموزان پس از اتمام ،برگه های خود را به معلم تحویل داده ، کلاس را ترک کردند .

روز شنبه ، معلم نام هر کدام از دانش آموزان را در برگه ای جداگانه نوشت ، وسپس تمام نظرات بچه های دیگر در مورد هر دانش آموز را در زیر اسم آنها نوشت .

روز دوشنبه ، معلم برگه مربوط به هر دانش آموز را تحویل داد .

شادی خاصی کلاس را فرا گرفت .

معلم این زمزمه ها را از کلاس شنید " واقعا ؟ "

"من هرگز نمی دانستم که دیگران به وجود من اهمیت می دهند! "

"من نمی دانستم که دیگران اینقدر مرا دوست دارند . "

دیگر صحبتی ار آن برگه ها نشد .

معلم نیز ندانست که آیا آنها بعد از کلاس با والدینشان در مورد موضوع کلاس به بحث وصحبت پرداختند یا نه ، به هر حال برایش مهم نبود .

آن تکلیف هدف معلم را بر آورده کرده بود .دانش آموزان از خود و تک تک همکلاسی هایشان راضی بودند.

اقدام تحسین برانگیز معلم دلسوز

محمدعلی محمدیان معلم پایه دوم دبستان شیخ شلتوت شهر مریوان به منظور همدردی با دانش آموز سرطانی خود که به علت عوارض ناشی از مصرف دارو و شیمی درمانی دچار ریزش موی سر شده بود ، موهای سرش را تراشید.

این معلم دلسوز با بیان اینکه جز دادن روحیه به این دانش آموز و ابراز همدردی با وی هیچ هدفی نداشته است گفت: خوشحالم از اینکه با این حرکت هرچند کوچک توانسته ام روحیه این دانش آموز را تقویت کرده و وی را وادار به فعالیت بیشتر آموزشی و پرورشی نمایم.

وی درگیر نمودن و شرکت دادن این دانش آموز در بحث ها و فعالیت های گروهی در کلاس را از دیگر اقداماتی دانست که در جهت فعال نمودن دانش آموز در کلاس درس و جلوگیری از گوشه گیری وی انجام داده است.

خبرگزاری پانا استان کردستان ، از اقدام ارزشمند و مراتب همدردی این معلم دلسوز با دانش آموز خود تقدیر و تشکر نموده ، از درگاه خداوند متعال برای این دانش آموز عزیز آرزوی صحت و سلامتی و برای جناب آقای محمدیان موفقیت همراه با عزت و سربلندی مسالت می نماید .

فرشته

 

 جملات الهام بخش برای زندگی - Bitrin.com

خوشبختی

 

 

 جملات الهام بخش برای زندگی - Bitrin.com

تست روانشناسی: عزت نفس

دانستن اين مطلب كه افرادي نيز وجود دارند كه ما را، با تمام خوبي‌ها و بدي‌هاي‌مان (البته در حد تعادل!) دوست خواهند داشت، آرامش‌بخش است. چيزي كه اين افراد را از ساير مردمان متمايز مي‌سازد اين است كه آنان ما را با وجود همه نقص‌هاي‌مان قبول دارند و ما با گفتن جملاتي مانند: «وقتي كه با او هستم، مي‌توانم خودم باشم.» يا «او مرا با همين خصوصياتي كه دارم، دوست دارد.» آنان را شناخته و ستايش مي‌كنيم. در هر رابطه‌اي كه گفته شود: «مرا يا آنگونه كه هستم بپذير يا اصلا قبولم نكن.» اشاره به اين مطلب دارد كه هر شكل ديگري غيراز خودمان شدن، فريب دادن خود و ديگران است. بيشتر ما در مدرسه براي نخستين بار پي برديم كه در دنيا كساني وجود دارند كه ما را آنگونه كه هستيم قبول ندارند. اين درس سختي بود ولي به ما آموخت كه براي وفق دادن خود با اوضاع، تغيير كنيم.
ادامه نوشته

جشن کریسمس و افسانه بابا نوئل

دردوران باستان ، درسراسر اروپا، جشنهای رومی ها، اقوام ژرمن یا اقوام سلت نویددهنده آغاز فصل زمستان بودند. سپس ، با ظهور مسیحیت ، به مناسبت میلاد حضرت عیسی مسیح (ع) در شب 24 دسامبر این مراسم تحت عنوان نوئل ، کریسمس و یا نویداد جشن گرفته می شود.
جام جم آنلاین: دردوران باستان ، درسراسر اروپا، جشنهای رومی ها، اقوام ژرمن یا اقوام سلت نویددهنده آغاز فصل زمستان بودند. سپس ، با ظهور مسیحیت ، به مناسبت میلاد حضرت عیسی مسیح (ع) در شب 24 دسامبر این مراسم تحت عنوان نوئل ، کریسمس و یا نویداد جشن گرفته می شود.

به این ترتیب رسوم مذهبی جایگزین سنت های قومی می گردد. درخلال قرن ها، رسوم مذهبی و قومی با یکدیگر می آمیزند و جشن نوئل یا کریسمس به یک جشن مذهبی و جمعی تبدیل می گردد، یک جشن خانوادگی که هر کشور آن را براساس سنت های خود برگزار می کند.



مراسم نوئل در قرون وسطی سنت درخت نوئل یک سنت به جا مانده از اقوام سلت است . دروییدها که راهبان این قوم محسوب می شدند هنگام برگزاری جشن آغاز فصل زمستان درختان کاج را با سبب های طلایی وشمع های روشن تزیین می کردند.

ادامه نوشته

آرزوی بزرگ ...

همه درصف ایستاده بودند و به نوبت آرزوهایشان را می گفتند...

بعضی ها آرزوهای خیلی بزرگی داشتند و بعضی ها هم آرزوهای بسیار کوچک و پست !

نوبت به او رسید ، از او پرسیدند: چه آرزویی داری؟

گفت : می خواهم همیشه به دیگران یاد بدهم ، بی آنکه مدعی دانستن و دانایی باشم.

پذیرفته شد! گفتند : چشمانت را ببند و چشمانش را بست...

وقتی چشمانش را باز کرد، دید به شکل درختی در یک جنگل بزرگ در آمده است !

با خود اندیشید: حتما اشتباهی رخ داده، من که این را نخواسته بودم ؟!!

سالها گذشت... روزی داغی اره را بر روی کمر خود حس کرد !

بازاندیشید : عمر به پایان رسید و من بهره خویش را از زندگی نگرفتم ...!

با فریادی غمبار سقوط کرد...

نفهمید چه مدت خواب بود یا بیهوش!

با صدایی غریب؛ که از روی تنش بلند می شد؛ به هوش آمد !

تخته سیاهی بر دیوار کلاسی شده بود ... 

برگرفته از وبلاگ ریاضیات راهنمایی فرزانگان

200مین مطلب وبلاگ آموزش پرستاری از کودکان فلج مغزی !

با سلام خدمت کلیه همکاران و مخاطبین محترم وبلاگ آموزش پرستاری از کودکان فلج مغزی

بعد از گذشت ۴ ماه از تاسیس این وبلاگ امروز توانستیم به رقم ۲۰۰ مطلب برسیم که با هدف ارتقای وضعیت اطلاع رسانی در خصوص پرستاری و همچنین درمان کودکان معصوم فلج مغزی بوده است.

بازدید بیش از 10344 و همچنین صدها نظر از سوی همکاران و مخاطبین که تنها مشوق ما در ادامه این راه بود. امید است این وبلاگ توانسته باشد راهی را در خصوص اطلاع رسانی به موقع و مفید پایه گذاری نموده باشد

با تشکر از همه شما همکاران و مخاطبین گرامی و در انتظار نقطه نظرات شما هستیم

                                                         عناوین مطالب

موسوی

مدیر وبلاگ

روایتی در مورد یک دختر فلج مغزی

نویسنده: مصطفی مردانی

کار این روزهای من باعث شد با این حقیقت عجیب رو به رو شوم! یک تحقیق در مورد فلج مغزی که خواندنش واقعاً تکان دهنده است. به این فکر کردم که با وجود سلامتی ام، گاهی وقت ها از این انسان هم کمتر فعالیت می کردم. و شاید هنوز هم هستند کسانی که با وجود سلامتی کمتر از این انسان فعالیت دارند. این می تواند یک ایده داستانی باشد. اما این قدر درد دارد که من نتوانم آن را بنویسم...


ادامه نوشته

قصه ي باز و كبوتر  

يكي بود يكي نبود غير از خدا هيچ كس نبود

خانم و آقاي كبوتر پسر كوچولوي ناز قشنگي داشتند. پسر كوچولو با صداي قشنگش بغ بغو مي كرد و آواز مي خواند؛ براي همين اسمش را گذاشته بودند بغ بغو. خانم و آقاي كبوتر به بغ بغو پرواز كردن ياد داده بودند و او همراه آنها از لانه بيرون مي پريد و در آسمان آبي چرخ مي زد و پرواز مي كرد ؛ اما حاضر نبود با جوجه كبوترهاي هم سن و سالش دوست شود. پدرومادرش به او مي گفتند:« بغ بغو جان برو با بچه ها بازي كن اگه توي لونه بموني حوصله ات سر ميره ها...» 

ادامه نوشته

آغاز تحقيقات براي درمان فلج مغزي کودکان با سلول هاي بنيادي در کشور

آغاز تحقيقات براي درمان فلج مغزي کودکان با سلول هاي بنيادي در کشور

 ايران هم زمان با ديگر کشورهاي جهان، مطالعات خود را در زمينه درمان فلج مغزي کودکان با سلول هاي بنيادي آغاز کرده است. دکتر ناصر اقدمي، مسئول مرکز سلول درماني پژوهشگاه رويان با اعلام اين مطلب در گفت وگو با خراسان اظهار داشت: در حال حاضر يکي از روش هاي مرسوم درمان فلج مغزي کودکان بدين شکل است که براي کودک دارو تجويز مي شود تا اعصاب وي شروع به ترميم کند که اغلب اين شيوه خيلي موثر نيست. روش ديگر استفاده از حرکات فيزيوتراپي است که با انجام آن، تلاش مي شود عضلاتي که به دليل بيماري تنبل شده يا از کارافتاده است، کم کم به حالت اوليه خود برگردد، در اين بيماران، بهبودي کامل هيچ وقت حاصل نمي شود، اما اگر پدر و مادر حوصله به خرج دهند و پي گيرانه درمان تجويز شده را انجام دهند، مي توانند مانع پيشرفت بيماري شوند و از درگير شدن اندام هاي ديگر جلوگيري کنند. اين عضو هيئت علمي پژوهشگاه رويان ادامه داد: هم اکنون در سطح دنيا، درمان اين گونه بيماران بدين شکل است که سلول هاي بنيادي استخراج شده از خون بند ناف به کودکان بيمار تزريق مي شود و در صورتي که خون بند ناف اين کودکان در بانک وجود نداشته باشد از مغز استخوان آن ها، سلول هاي بنيادي استخراج و داخل نخاع تزريق مي شود، به اين اميد که سلول هاي تزريق شده جايگزين سلول هاي عصبي مرده شود. اين شيوه هم اکنون در سطح دنيا در مرحله تحقيقات قرار دارد و هنوز مقاله اي درباره نتايج آن منتشر نشده است. پژوهشگاه رويان هم زمان با دنيا، اين مطالعه را با همکاري محققان در بيمارستان شهداي تجريش، مرکز تحقيقاتي علوم شناختي و پژوهشگاه رويان انجام مي دهد.

اين بررسي ها تنها روي کودکاني خواهد بود که فلج مغزي در آن ها به طور قطعي تشخيص داده شده باشد و توسط پزشک معالج خود به اين مرکز معرفي شوند.دکتر اقدمي خاطر نشان کرد: سلول هاي عصبي مغز مانند ديگر اعضاي بدن در داخل خود سلول هاي بنيادي دارد و وقتي سلول هاي عصبي دچار آسيب مي شود، سلول هاي بنيادي به منظور ساخت سلول هاي عصبي جديد تکثير پيدا مي کند اما رشد آن ها بسيار کند است و مانند پوست يا استخوان خيلي سريع رشد نمي کند به همين دليل فرآيند ترميم سلول هاي عصبي در صورت آسيب ديدگي، به طور طبيعي به کندي انجام مي شود. بنابراين ضروري است که با تزريق سلول هاي بنيادي و در نتيجه افزايش تعداد سلول هاي عصبي به سيستم ترميمي بدن کمک کرد تا ترميم را سريع تر انجام دهد.

برگرفته از روزنامه ی صبح ایران خراسان


مادر عزیز  ، پدر مهربانم

این منم همان دختر بازیگوش دیروز مرا ببینید که چگونه بزرگ می شوم اما لطفا بزرگ شدنم را بدون  نگاه کردن به نیاز هایم نبینید یادتان باشد تمام آنچه من نیاز دارم تنها کفش و لباس مناسب نیست من محتاج دستی مهربانم که هر گاه پایم در گذر از جاده دشوار زندگی لغزید دستم را بگیرد و نگذارد زمین بخورم و اگر خوردم کمک کند برخیزم

با من مهربان باشید زیرا دریافته ام دنیا ، با همه زیبایی که دارد بی رحم  و نا مرد است سایه امن آغوشتان را پناهی کنید برای بی کسی هایم . برای وقتی که هیچ کس دیگری نیست . برایم دلواپس باشید اما ترحم نکنید . اگر در انجام تکلیفی سستی کردم بی جهت مرا مورد عفو قرار ندهید نگذارید سستی عادتم شود چرا که زندگی برای آدم های ضعیف و سست شکننده است

یادتان باشد همان خطری که دختر همکلاسی مرا تهدید میکند برای من نیز هست پس از همین امروز سهم مرا از دوست داشتن خداوند ، از یکتا پرستی و دین داری ، از مسولیت پذیری و درست زندگی کردن نشانم دهید ، که فردا دیر است !

دختر کوچکتان

صدمین مطلب و پست وبلاگ آموزش پرستاری از کودکان فلج مغزی

 

صدمین مطلب و پست وبلاگ آموزش پرستاری از کودکان فلج مغزی

در این وبلاگ سعی کردیم درمان ، پرستاری و توانبخشي کودکان فلج مغزی را با شیوه های نوین پرستاری ، فيزيوتراپي ، كاردرماني ، گفتاردرماني ، معاينات پزشكي ، هيدروتراپي ، مددكاري و روانشناسي آموزش دهیم

و در این مدت کوتاه با همیاری شما مخاطبین عزیز به صدمین مطلب خود رسیده ایم

خواهشمند است نقطه نظرات خود را در جهت بهبود مطالب این وبلاگ برای ما درج فرمائید

خواهشمند است به ادامه مطلب توجه فرمائید.

 

 

 

ادامه نوشته

فلج مغزی  

فلج مغزی


سیّد تقی الیاسی


مقدمه:

فلج مغزی بیماری یا مرض نیست،بلکه‏ نوعی شرایط خاص مغزی و حرکتی است. به عبارت دیگر فلج مغزی مجموعه‏ای از ویژگیها یا رفتارهای قابل توصیف می‏باشد. ویژگی مهم کودکان مبتلا به فلج مغزی،ناتوانی‏ آنان در بروز کنش‏های ارادی-حرکتی است. افراد مبتلا به فلج مغزی ممکن است کاملا فلج‏ و یا دچار ضعف شدید عضلانی باشند.

ادامه نوشته

نمایشگاه نقاشی دخترفلج مغزی+عکس

وی درباره این گزندگی نگاه ها می گوید: اینجا با چشم دیگری به من نگاه می كنند. از من و امثال من می ترسند در صورتی كه من هم انسانم با این تفاوت كه مانند انسان های دیگر نبوده و روی ویلچر نشسته ام.

نمایشگاه آثار نقاشی "آتنا حسنی فرع" دختر هنرمند معلول تبریزی مكانی است تا نشان دهد، اراده انسان برای پیشرفت و ارتقا هیچ حد و مرزی نمی شناسد.

ادامه نوشته

انتشار مطالب و مقالات و نوشته های شما در خصوص فلج مغزی


وبلاگ

آموزش پرستاری از کودکان فلج مغزی 

در انتظار مطالب و مقالات و نوشته های شما عزیزان در خصوص فلج مغزی می باشد

خواهشمند است مطالب خود را به آدرس   irannursing@gmail.com   ارسال فرمائید